هدیه ای از طرف خدا

عکس ماست خوردن

اینم یه عکس که النا خانم دارن ماست میخورن و الان جدیدا باید خودشون غذا بخورن اونم با قاشق چنگال چاقو در نهایت با دست که اگه دستاشم بگیرم با پاهاش   ...
9 شهريور 1393

عکس

مامان جونم کلا بدخوابی تا صبح مثل فرفره میچرخی و خوابیدنت انقد بامزه وخنده داره که دوست دارم همش نگات کنم اینم دو مورد از اون خوابا که تو یکیش تو تابت خوابت برده           ...
8 شهريور 1393

خونه خاله فاطی

وقتی النا خانم تو حیاط خاله فاطی اینا که خیلی با صفاست میچرخیدو برای اولین بار زردالو نوبر تو زندگیش میخورد و بعدشم بهش حساسیت داشت و بدنش دونه زد.       ...
8 شهريور 1393

کارهای النا

النای نازم دختر یکی یدونم فرشته کوچولوی ارزوهام منو ببخش این مدت انقد سرم شلوغ بوده که نتونستم وبلاگتو بنویسم. ناز گلم بالاخره کارای ازمایشگاه و پایان نامه تموم شد ولی خیلی سختی کشیدم و تو هم اذیت شدی امیدوارم مامانو ببخشی کوچولوی من که حالا واسه خودت خانمی شدی البته یه خانم شیطون .النای من تا 15 روز دیگه یکسالش میشه هرچند روزای سختی بود که گذشت ولی اصلا باورم نمیشه مثل یک چشم به هم زدن بود انگار همین دیروز بود که تو بیمارستان گذاشتنت روی صورتم و هنوز گرمای صورتتو حس میکنم. دختر کوچولوی من الان رو پاهای خودش وای میسته و یکی دو قدم کوچولو بر میداره وقتی تشنه میشی قشنگ میگی آآپ پ حتی نصف شب که بیدار میشی. هاپو های دایی داود و که دیدی یاد گر...
8 شهريور 1393
1